فارسی سَره یا پارسی سَره
آن گونه از زبان فارسی است که تهی از هر گونه واژهٔ بیگانه و یا دارای کمینهای از آنها باشد.
زبان فارسی کنونی بازماندهٔ زبانی کهن است که در طول تاریخ خود واژههای بسیاری به آن وارد شده و یا از آن رخت بربستهاند؛ با این حال بخش بزرگی از دستور زبان فارسی کنونی و واژگان آن، وابسته به زبانهای فارسی میانه و فارسی کهن میباشد.
زبان فارسی دچار دگرگونیهای بسیاری بودهاست که یکی از چراییهای آن، پیوند نزدیک با مردمان دیگر به دلیل گسترش ایران از یونان تا هند و دیگری فتح ایران توسط اعراب و مغولان است که آسیب زیادی بر آن وارد کرد و با کوشش کسانی چون فردوسی که خطر از بین رفتن فرهنگ ایرانی را با از میان رفتن زبان فارسی حس کردند، زبان فارسی از میان میرفت. میتوان گفت تنها مردمی که کشورشان به دست اعراب افتاد ولی زبانشان را به دلیل رخنه بسیار زبان عربان به واسطهٔ پشتیبانی دینی از آن از دست ندادند، ایرانیان بودند؛ هر چند که برخی از نویسندگان واژگان بسیاری را از عربی به فارسی آوردند ولی آن اندازه نبودهاست که نتوان با گذشت زمان آن را بازسازی کرد.
هنگامی که سخن از سرهگرایی به میان میآید، برخی به نادرست گمان میکنند که سرهگرایان را آهنگ خوارداشتن زبان قومیت آنها بوده و یا خواستار نابودی آن زبان هستند. سرهگرایی، هیچ ناسازگاری با گونهگونی زبانی و بودن زبانهای بیشمار بر روی این کره خاکی ندارد. اینکه در سرهگرایی کوشیده میشود تا از بکاربردن واژگان دیگر زبانها (چه عربی و ترکی و چه انگلیسی و فرانسوی و...) پرهیز شود برابر با نایش (~نفی) دیگر زبانها و دشمنی با آن نیست. همانگونه که گفته شد، هر زبانی در جای خود بسیار ارزشمند است و گویشوران این زبانها نیز باید بر توانمندسازی زبان خود و زدودن آسیبهایی که به آن زبان رسیدهاست کوشا باشند.
:: بازدید از این مطلب : 453
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0